• وبلاگ : غريب آشنا
  • يادداشت : شكيبايي هم خاطره شد...
  • نظرات : 28 خصوصي ، 162 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    سلام.

    خوبيد؟

    نههههههههههه ازم دلخور نباشيد.خوشحالم كه همراه بودنم رو يادتونه.منم يادم اومده شما رو آقاجان.شرمنده پستي رو كه مي گيدنخوندم.شرمنده.

    ازتون دلخور نيستم از كامنتهايي كه مدتي كه نبوديد برام مي يومد خيلي خوشم نيومد.امادليل نيومدنم اين نيست.هنوز درگيرم.

    فعلا.

    ياعلي.

    سلام...فداي اون دلت بشم!تو چرا برداشت اشتباه كردي.ميدوني من كدوم سيمرغ رو نشناختم؟سيمرغي كه هيچ وقت نميدونستم انقدر خوبه...سيمرغي كه شاگرداش چقدر براش اينور و اونر فرياد كرند و دوستش داشتند.اون سيمرغي كه وجودش پر از غيرت سرزمينشه و دلش پر از عشق به همشهري ها و هموطناش.همون سيمرغي كه غريبه ولي آشناست.همون كه خيلي خوبه...صبوره...جونم آره.من اصلا تو رو نشناخته بودم و حالا خيلي طول ميكشه كه بتونم تو رو بشناسم.اينو بدون،دوستت دارم...

    سلام

    نخواستيم از دفترچه خاطرات شهدا حرفي بزنيم.... فقط دنبال وصيت نامه هاشون گشتيم...!

    اينو قبول دارم.....

    اما معمولا يا اينور جوبي بوده يا اونوري...

    سلام.

    خييييييييلي خيلي ممنونم از حسن توجهتون.

    اميدوارم براي شما و بقيه مفيد باشم.

    مي خواستم بيام به خاطر مطلب جديدي كه گذاشتم بيام خبرتون كنم.

    گفتن اين مطلب برام مثل وظيفه بود.

    به يه عزيز گفتم نظرت چيه كه اين مطلبو بذارم؟ گفت خوبه. گفته ي تو مثل اينه كه يه تلتگر بزني به يك گوي. يا حركت مي كنه يا سر جاي خودش مي ايسته.

    گفتن از من و تفكر از شما و بقيه ي دوستان.

    خودمم قبل از همه روش فكر كردم و دارم سعي مي كنم بهتر بشم.

    اللهم عجل لوليك الفرج

    باز من اومدم كه مثلا وبلاگ خودمو آپ كنم ولي بازم گرفتار مطالب شما شدم و كاراي خودم موند! اين چند پست آخر رو درست و حسابي نخونده بودم كه اين بار حسابي خدمتشون رسيدم، در مقابل مطالب شما هيچوقت نمي دونم چي بايد بگم، مرده پرستي براي ما ديگه يه جورايي رفته تو خونمون و واقعا ديگه دست خودمون نيست،

    نمي دونم بين شما و دوستاتون چه اتفاقي افتاده ولي...

    راستي خيلي دلم مي خواد بيشتر بشناسمتون

    سلام

    ما همچنان سر ميزنيم.. ولي خب كامنت...

    تمام مطلب رو نخوندم هنوز.. خوندم خدمت ميرسم

    يا علي

    + ح.زينتي 

    سلامممممممممممممممممممممممممممم

    خوبي

    بدو بياااااااااااااااااااااااا

    سلام

    سيمرغ

    الان پيامتون اومد

    احوال شما خوبه

    دستتون درد نكند

    سلام داداشم خوبي؟چه خبرا؟خيلي خوشحالم که حالت خوبه!ان شالله هميشه سلامت و تن درست باشي و تو نتيجه امتحان ارشدت موفق بشي!راستي داداش يه خبري بهت بدم وبلاگ يوسف گمگشته ديگه مال من نيست.حذفش کردم الان يکي از دوستام اونو دوباره راه اندازي کرده!چند روز پيش پيغامت رو اونجا ديدم .جريان هک شدن چي بود؟ يعني اونهايي که با عنوان دانشجوهات براي من پيغام مي گذاشتن دروغ مي گفتن؟...به هر حال برات ارزوي موفقيت مي کنم داداش برام دعا کن. اين روزها بد جور محتاجم.

    بسم الله

    سلام

    با مينا صحبت كردم

    هماهنگه

    و...

    در پناه خود خدا

    خيلي دعامان كنيد

    يا علي

    سلام

    ببخشيد كه دير كردم. اين منابعي كه ميخواي در چه حدي باشه؟؟

    يعني كامل از اول خطبه تا آخر؟؟ يا در حد خلاصه مثل مطالب خودم در وبلاگ؟

    يا علي

    علي در آسمانها معروفتر از زمين!

    سلام

    خدا رحمت كنه همه اين بزرگواران رو -

    يكي مي گفت بعضي از كساني كه با فيلم اخراجيها و هم پخش اين فيلم از سيما مخالفت مي كردند علتش اين بود كه نمي خواستن تقدسي كه خودشون براي خودشون كه البته با پشت ميز نشيني اونم در پشت جبهه ها ! درست كرده بودند كمرنگ بشه حالا با هر بهانه اي . بعضا با به قول شما افسانه اي كردن شهدا - يا اينكه بي عشق زميني نشون دادنشون -و..

    جالبتر اينكه عده اي هم جمع شدند و به بهانه اينكه نسل سوم (نسلي كه شما ازش دوست ندارين نام ببرين ) از ديدن اين فيلم دچار پارادوكس (چون از بس دوست داشتند القاعات خودشون رو به خُرد اين نسل بدن و البته چند سالي هم توي كارشون موفق بودند !!) ميشه _ فرياد وااسلاما سر دادند و مدعي آتش زدن خودشون (در صورت پخش فيلم) در جلوي مسجد بلال شدند ! (هر چند قدرت اجراي ادعاي خودشون رو هم نداشتند)اما اين فيلم با همه نقصهائي كه داشت در حد خودش اب در خرمنشون ريخت و نگاه به دفاع به اصطلاح مقدس و شهيد و شهادت و ... رو تغيير داد .

    يا علي

    يا حق
    سلان
    روحش شاد
    .
    .
    چه ناراحتي بايد از شما به دل بگيرم؟
    انشاله هميشه شاد و موفقباشيد
    + اهورايي 

    سلام. اين بار چند تا پست هاتونو خوندم و اومدم. از جمله قطعي برق در خوزستان. من خوزستاني هستم. از بچگي تا زماني که ديپلم گرفتم هم آبادان و ماهشهر زندگي کردم. 3 سال هم دانشجوي دانشگاه علوم پزشکي جندي شاپور اهواز بودم. که جمعا مي شه 21 سال. از سن 18 سالگي بخاطر خانواده بايد شاهين شهر زندگي مي کردم اما بخاطر دانشگاه يه کم اهواز بودم و يه کم شاهين شهر. رسما از 21 سالگي ساکن شاهين شهر شدم. با همه اين مسائل هم آشنا هستم. گرماي 50 درجه رو مي فهمم. سوزش کف پاهامو از داغي آسفالت خيابون با وجود داشن کفش حس کردم. ساعت 2 بعدازظهر توي تيرماه توي خيابوناي اهواز بودم. ولي حرف من اينه: گرماي هوا دست آدما نيست اما استفاده از برق که دست خودشونه؟ از ماست که بر ماست. فقط کافيه يک ساعت وقت بذاريد و توي خيابوناي يکي از شهرهاي خوزستان قدم بزنيد و کابلهاي برق رو چک کنيد. فکر مي کنيد چند درصد از مردم خوزستان بصورت غير قانوني و با استفاده از قلاب از برق شهر استفاده مي کنن؟ اونم چه استفاده اي؟؟؟؟؟؟ 4 تا کولر گازي روي درجه زياد. درسته گرمه. قبول دارم. اما وقتي کمبود برق و خشکسالي مي شه مي تونيم توي يه اتاق بشينيم و همون يک اتاق رو خنک نگه داريم. دقيقا همون کاري که ما توي اصفهان در فصل زمستون انجام داديم. سرماي وحشتناکي بود امسال و کمبود گاز. خودتون که ديگه در جريان هستيد.... پس نيازي به پر حرفي من نيست.

    ياسيخيلي خوبه كه انقدر به افكار دوستاتون دقت مي كنيد و برا اطرافيان و دوستاتون ارزش قائليد خوش بحال اونها اما من معتقدم اگر شما اشتباهي مرتكب نشديد و كسايي از طرف شما ناحق كار كردند پس نه كسي بايد از دستتون ناراحت باشه نه شما اين همه ناراحت حلاليت گرفتن باشيد كه خوش بختانه گفتيد ناراحتي نيست ...در هر صورت حالا بازم خدافظ نت و وبلاگ ؟؟؟
     <      1   2   3   4   5    >>    >