سلام.

يادم نيست وبلاگ قبليت چي بوده.

مطالب وبلاگت قشنگه/

مخصوصا اين را همه ميدانند.../

قالب وبلاگت هم قشنگه/

موفق باشي.

سلام دوست خوبم

زمدگي چون قفسي است" قفسي تنگو پر از تنهايي " و چه زيباست لحظه غفلت آن زندانبان" بعد از آن هم پرواز..

باديدارت خوشحالم كردي

منتظرديداردوباره ات ميمانم

.

سلام دوست خوبم

منو ببخش

اين روزا يه سري كارا پيش اومده كه همه وقتمو گرفته

حتي وبلاگمو هم فراموش كردم

برام دعا کن

سلام

شعر جالبي بود ريتم تندش ادم رو به هيجان مي اورد اما مفهوم غمگينش زمين کوب مي کرد يه تضاد جالب!

سلام

چطوري؟

قالب نو مبارک اين يکي خيلي خوشگل تره

اون يکم دلگير بود

خيلي دوسش دارم اين نوا رو تغيرش نده...

راستي تا چند ساعت ديگه دارم حركت مي كنم برم مشهد.

به يادت هستم.

تو هم برام دعا كن. دعا كن با دست پر برگردم. مي خوام پوست بندازم.

خدانگهدار

قيصر هميشه در يادها مي ماند.

آدمهاي بزرگ هر چه از رفتن شان مي گذرد بزرگتر مي شوند.

اين را همه ميدانند

من تنهايم همه ميدانند

چشم هايم هم تنهايم و هم اشكبار

اين را هم همه ميدانند

آرزومندآرزوهاي سبزت

سلام

کبوترانه پريديد،خوش به حال شما...
قفس چگونه نشد مانع وصال شما؟!
همين که بال گشوديد،آسمان لرزيد و عرشيان صله دادند در قبال شما ..
قسم به عشق،به نام نجيب آن سوگند نديده است کسي در مثل،مثال شما..
ميان آتش و خون،عاشقانه رقصيدند که جاودانه رقم خورده بود فال شما !

و ما نظاره گران عروجتان بوديم چه عاشقانه عروجي،خوشا به حال شما..

سفر!چه رسم قشنگي!سفر به عرش خدا سفر به خير!سفر خوش! سفر حلال شما...

اي آقا...قيصر

سلام رفيق

اگر از حال من بپرسي هنوز زنده ام...همين

موفق باشي...