سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غریب آشنا
  • غریب آشنا ( یکشنبه 87/1/18 :: ساعت 1:18 عصر)

    سلام مسیح عزیزم،
    بار اولم نیست که به تو سلام میکنم. آخرین بار هم نخواهد بود.
    اما تا حالا با اشک برات ننوشته بودم.
    مسیح عزیزم
    میدونم همه چیو میدونی اما میخوام بگم برات تا خودم سبک شم
    اینجا همه چی ریخته به هم
    انقدر مردم گیج شده ند که یادشون میره به مهربونی تو فکر کنن
    انقد آدمها قاطی کرده ن که یادشون رفته که روش تو مدارا بود! نه توهین و حمله
    انقدر درگیر ماشین ها شده ند که فراموش کرده ند که تو بشارت اومدن برادرت رو داده بودی بهشون...
    نمیدونم شایدم فقط به همون خاطر ورداشتند و حرفهاتو تحریف کردند....
    ناراحت نشو عزیزم
    مردم اغلب همینه کارشون:
    فراموشی!
    یادته پیروان موسی؟ اونهمه پاشدن و رفتند تا به ارض موعود برسن؟ وقتی رسیدن اصلا یادشون رفت که اونهمه رنج سفر فقط واس این بود که میخواستند اولین قومی باشن که وقتی"احمد" توی ارض موعود ظهور میکنه بهش خوشامد بگن!!
    انقد یادشون رفت که شدن قاتل جونش!
    چرا راه دور میریم: یادته بعد از اونهمه اصرار و پافشاری محمد ٍ ما هم مردم یادشون رفت که تنها جانشین برحقش علی بود و بس؟
    دیدی همون یتیمهایی که علی براشون شبونه غذا می برد چه جوری حسینش رو تیکه تیکه کردن؟
    میدونم امروز که "پیروان غیرواقعی تو" به برادرت توهین میکنن همونقدر زجر میکشی که پیامبر ما کشید وقتی مردمش دچار فراموشی شدند و علی رو تنها گذاشتند ...
    اما نازنینم
    حماقت آدمها که دیگه پای پیامبراشون نیست . هست؟ اما شماها انقدر خوبین که لغزش اونها رو هم پای خودتون مینویسین.
    مسیح خوبم!
    میدونم دلت خونه
    اما شنیدم طاقتت هم زیاده
    مث طاقت مهدی .... که هی می بینه ما چه میکنیم و به رومون نمیاره
    مسیحم!
    میدونم تو هم منتظری
    گمونم فقط تویی که خوب می فهمه مهدی چی میکشه
    راستی: سلام ما رو به مهدی برسون
    بگو خیلی جات خالیه
    منتظر هردوتونیم.

    پ. ن. : خاله بهار دعوتم کرد برات بنویسم. دوست دارم منم از همه بخوام این کارو بکنن. به ویژه از این دوستان دعوت میکنم تا نامه ای به تو بنویسن: رضوان ، کبریا ، صبا ، سرگیجه ، جوون و عمو اکبر .



  • کلمات کلیدی :


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دعا میخوام
    کربلا
    ارگ بم
    سمتی که آسمان و زمین می خورد به هم
    رفتم و شد
    دعا
    به یاد دو استاد مهر
    سنگ
    یه حرفایی همیشه هس
    دعای تحویل سال به زبان پارسی
    آه ها...
    تن بی سر
    بال های کودکی
    پنج سال
    اصلا دلم تنگ نشده
    [همه عناوین(109)][عناوین آرشیوشده]