غریب آشنا ( یکشنبه 87/10/29 :: ساعت 10:45 صبح)
امروز اومده بودم یه سری بزنم ... که دردنامه زیر رو خوندم و ... خشکم زد! ابتدا انفجارهای اهواز ِ"به-تاراج-رفته"ی فراموش شده ، بعد : کشتار "اشتباهی" شیراز ، و این بار هم سلاخی هموطنام تو سیستان ؟؟ نمیگم از غزه نگید!! میگم چرا من ایرانی که اخبار غزه رو میشنوم و همدردی میکنم همیشه باید اخبار جنایات "مسکوت" ایرانمو از گوشه و کنار بخونم؟؟!!!!!!!!!!!!!! "رسانه ملی"برا خودش جشن میگیره و به خودش هدیه میده که "به به! اخبار فلسطینو بلافاصله و لحظه به لحظه به ملت ایران گفتم!!" بله! گفتند! اما فقط اخباریو که خودشون میل داشتند رو! و بعضی اخبار یا سانسور میشه یا اصلا گفته نمیشه! شایدم صدا و سیمای "همیشه-لنگان" ما اینهمه به غزه می پردازه تا حواسمون نباشه تو کشور "امن و مقتدر" ایران چی داره سر مردم میاد؟ چرا؟ که بگید کشور امنه؟ اگه مردم بفهمن اقتدارتون تو چشم اسراییل شکسته میشه؟همین که پاچه شلوار ملتو پایین بیارید ، امنیت اجتماعیش بالا میره؟؟؟؟!! دور اول سفرهای استانی را از اینجا شروع کردید. وقتی اشرار ماشین شما را که شخص دوم مملکت بودید دزدیدند و کلی به ریش مبارک خندیدند من با خود خیلی فکر ها کردم. فکر کردم حالا فهمیده اید مردمان اینجا چه می کشند از دست اشراری که حتی از دزدیدن ماشین شخص دوم کشوری به این قدرتمندی ابایی ندارند! فکر کردم بعد از این امنیت اینجا خیلی بهتر از قبل خواهد شد.خیلی فکرهای دیگر هم کردم. اینجا غزه ای دیگر است. آزادگان جهان! به داد غزه ی ایران برسید! و چه می گویم. غزه جنگ حق و باطل است. دشمنان می دانند و می فهمند که چه می کنند اما اینجا؟ اینجا دشمنی نمی یابی. تنها فریب خوردگانی که تروریست ها از اعتقاداتشان به نفع خویش بهره برداری می کنند. هرگاه حادثه ای این چنینی رخ می دهد در می مانم که باید برای کدام یک به سوگ بنشینم. برای جوانکی که تازه ریش درآورده و حالا بالای دار تلو تلو می خورد و یا آن مادرانی که در غم فرزندانشان دیگر نمی توانند قد راست کنند. و حال جای این سوال باقیست که چگونه دو کشور ایران و پاکستان از عهده ی جوانکی که هنوز به سی نرسیده بر نمی آیند؟ اگر این جوانک از کشور دوست و برادر پاکستان برای به انحراف کشاندن جوانان و نا امن کردن مرزهای شرقی ایران تغذیه نمی شود که هیچ اما اگر پاکستان از طرف قدرتهای فرا منطقه ای مامور است که این جوانک را تغذیه کند چرا شما دست روی دست گذاشته اید و جز اعدام چند جوان منحرف کاری نمی کنید؟ نقل از وبلاگ: http://1donya66.blogfa.com |
غریب آشنا ( یکشنبه 87/10/22 :: ساعت 2:15 عصر)
بیا گناه ندارد به هم نگاه کنیم و تازه داشته باشد بیا گناه کنیم
چشم افتاد به یه تصویر *وقتی مدت زیادی حرف نزنی همه ش جمع میشه یهو میریزه بیرون. |
غریب آشنا ( یکشنبه 87/10/22 :: ساعت 1:28 عصر)
تو شبای بی ستاره ماه عاشق تک و تنهاست مثه یه شاعر تنها،تو شب بلند یلداست تو شبای بی ستاره،روح دریا بی قراره پرموج و التهابه، همیشه چشم انتظاره چه بزرگه غم شهری که شب اون بی ستاره س شهر شب در انتظار یه تولد دوباره س شهر شب در انتظار یه ضیافت قشنگه این زمین عاشق نور و لحظه های رنگارنگه اسمون می بینه شبها که دیگه پایون نداره گریه های گل شب بو واسه دوری ستاره گل شب بو، نمی دونه که ستاره مون کجا رفت اخه از شهر ما، اون غریب و بی صدا رفت
|
غریب آشنا ( سه شنبه 87/9/12 :: ساعت 4:38 عصر)
آغاز عشق و کوچ نگاه تو بد نبود آن روزها هنوز تظاهر بلد نبود *یکی میگفت از کلاس چهارم ابتدایی - که درسها سخت میشن- و تنهایی نمیشه 20 گرفت! بچه ها التماس دعا رو یاد میگیرن... دارم میرم چهارم! |
غریب آشنا ( دوشنبه 87/8/20 :: ساعت 4:48 عصر)
سراپا اگر زرد وپژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم چو گُلدان خالی، لب پنجره پر از خاطرات ترک خورده ایم اگر داغ دل بود، ما دیده ایم اگر خون دل بود، ما خورده ایم اگردل دلیل است، آورده ایم اگر داغ، شرط است، مابرده ایم اگر دشنه دشمنان،گردنیم! اگرخنجر دوستان ،گُرده ایم! گواهی بخواهید! اینک گواه: همین زخم هایی که نشمرده ایم دلی سربلند وسری سر به زیر از این دست، عمری به سربرده ایم. من هم شبی به خاطره تبدیل میشوم در آسمان به آیینه تبدیل میشوم
|
غریب آشنا ( شنبه 87/7/20 :: ساعت 1:52 عصر)
پیش نوشت: |
غریب آشنا ( شنبه 87/7/6 :: ساعت 10:0 صبح)
لازم نمیدانم از نقش خوزستان در دفاع مقدّس چیزی بنویسم و امیدوارم خدای بزرگ که پاداش مجاهدان راهش را (نه چون مسئولان سه دهه گذشته در شعار!!! که در عمل) در سرای دیگر به خوزستانی هایی که از جان و مال و فرزند و اعصاب و سلامت خود با نهایت فداکاری و بی هیچ چشمداشتی برای حفظ میهن مایه گذاشتند، عطا فرماید. این را گفتم تا به بیانی بگویم که خوزستانی ها به عنایت مسئولان به استانشان دیگر تقریبا امیدی ندارند! منبع :سایت خبری تابناکhttp://tabnak.ir/pages/?cid=18658 |
غریب آشنا ( سه شنبه 87/7/2 :: ساعت 10:38 صبح)
دیگر اکنون خلوت " آئینه " را گم کرده ام خویش را در اجتماع سنگها گم کرده ام |
غریب آشنا ( چهارشنبه 87/6/27 :: ساعت 2:8 عصر)
خوزستان منو دیدی...؟ |
غریب آشنا ( شنبه 87/6/9 :: ساعت 9:49 صبح)
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||