وبلاگ :
غريب آشنا
يادداشت :
عذر
نظرات :
20
خصوصي ،
100
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
طاهره
تو سفرهمون هميشه سينِ ستاره کم بود
هميشه تا رسيدن فاصله يک قدم بود
کسي به ما نشون نداد که انتهاي خط کجاست ؟
آهاي درختاي انار ! ديکتهي بيغلط کجاست ؟
چرا تو آسمونمون پرنده گوشهگير شده ؟
چرا نميرسيم به هم ؟ چرا هميشه دير شده ؟
تو دفترِ سکسکهمون چن تا ترانه خاليه ؟
چن تا ترانه قصهي ممتدِ بيخياله ؟
چن تا صداي بيصدا سکوتُ فرياد ميزنه ؟
زغالِ شامِ آخرُ دستاي کي باد ميزنه ؟
تو غيبتِ حنجرهها ترانهسازيمون چيه ؟
يکي به من جواب بده ، آخرِ بازيمون چيه ؟
تو بازيِ کلاغ پَر ، هيشکي نشد بَرَنده ،
قصهي ما همين بود: پرنده بي پرنده
!