سلام!سيمرغ خوب و مهربونم اينا چي ميگن آخه؟!!!!!!!!
ديشب كه اومدم و اين پستو خوندم نمي دوني چه حال منقلبي داشتم... حتي همين الآنشم مي ترسم خودت اينايي كه مي نويسم رو نخوني... واي نه! تو بايد مثل همون موقع ها خود خودت بياي اينا رو بخوني...! و خود خودت به بلاگ تك تكمون سر بزني!
ديشب بعد از اينكه اومدم اينجا داشتم يكي از غزلاي زنده ياد امين پورو مي خوندم... يه بيتش كه عجيب منو يادت انداخت و پر از بغضم كردو مي نويسم: عنقاي بي نشاني و سيمرغ كوه قاف/ تفسير رمز و راز اساطير تو محال ... هر روز ميام اينجا كه يه خبر مسرت بخش بشنوم اما هر بار... منكه همش به يادتم و دعاگو... الهي كه همه چيز حل بشه!