• وبلاگ : غريب آشنا
  • يادداشت : امام
  • نظرات : 3 خصوصي ، 65 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    کاش از جنس جنون، بال و پري بود مرا
    مثل سيمرغ از اينجا سفري بود مرا
    «از همان کوچه که سر مي‌شکند ديوارش»
    باز در حالت مستي گذري بود مرا
    رقص زلف سر ني ديدم و با خود گفتم:
    بين هفتاد و دو سر کاش سري بود مرا
    هيچ پروا دلم از دغدغه‌ي راه نداشت
    چون تو اي عشق! اگر همسفري بود مرا
    پيشتر زانکه رسد مرگ، بميري، هنر است
    کاش، اي کاش! که روزي هنري بود مرا