نمي دونم چي بايد بگم؟
تو منو ياد گذشته خودم ميندازي..............
چي بايد بگم؟ ها!
من كه خودم به خاطر همين چيزها در وبلاگ قبليمو تخته كردم؟
آخه چي بگم كه اگه جاي تو بودم باز هم همين كارو مي كردم........
اما، نه تو رو خدا تو ديگه، نه!
تو از من قويتري.......
يعني بايد باشي
نمي دونم چرا اينو مي گم اما بدون حرف دله
حيفم مي ياد..........
نه اينو به خاطر خودم نمي گم.......
نه اينكه به خاطر اينكه تنهاتر مي شم ، نه!
(گر چه تازه ياد گرفتم كه چه تو دنياي مجازي و چه حقيقي چطور دوستهاي ناب پيدا كنم و چطور با چنگ و دندون نگهشون دارم)
اما اين خود خواهيه كه به خاطر خودم اين حرفو بزنم
نمي دونم ولي احساس قوي بهم مي گه ترك اين وبلاگ اشتباه بزرگيه