سلاااااااااااااااااام همشهري
چطوري؟من خوبم!حق داري هرچقدر ازم گله كني.بي وفا شدم.ولي به يادت هستم.خوب خوبي؟شما امر بفرماييد من ميام.احتياجي به دعوت نيست!
نوشته هاتو خوندم.در مورد اهواز و خوزستان نوشتي.در مورد گرماش ما عيدها ميومديم كباب ميشديم چه برسه به تابستون!!نميتونم خودمو جاي شما بذارم.واقعا سخته.عموم اينا دارن از شوشتر ميرن اصفهان. عموم تو شركت كاغذسازي(يه همچين چيزايي!)كار ميكرد كه انگار تعطيل شد.يه مغازه هم داشت كه كولر نصب ميكرد.كه گاز كولر اذيتش كرد و دكتر بهش گفت ديگه نبايد كولر وصل كني.ديگه ما شوشتر فاميل نداريم.البته عمه ام هست ولي ارتباطي با هم نداريم.همه پخش و پلا شدن تو كرج و تهران.بقيه ي فاميلامون هم باغ ملكن.رفتي اونجا؟
وقتي فهميدم خسرو شكيبايي مرد دلم سوخت.من اونو بيشتر از همه ي فيلماش بخاطر خانه ي سبزش دوست دارم.ترانه عليدوستي تو روزنامه ي اعتماد ملي خيلي جالب در موردش نوشت.به قول اون دلمون واسش خيلي تنگ ميشه مخصوصا واسه صداش و جور خاصي كه ميگفت سبز...
خيلي حرف زدم.سرتو درد اوردم كه ديگه ازم گله نكني!!!بازم ميام.ولي دير به دير.از الان هم نيمه شعبان مبارك!خوش و سلامت باشي.مواظب خودت باش.