• وبلاگ : غريب آشنا
  • يادداشت : غريبه
  • نظرات : 20 خصوصي ، 80 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    سلام دوست عزيز.منم به نوبه خود درگذشت يكي ديگر از خانواده ي بزرگ پارسي بلاگ رو به همه ي پارسي بلاگ ها و خانواده محترم مرحوم تسليت عرض ميگم و فقط اينو مي گم كه مرگ حقه و خوشا به حالش كه رفت

    سلام.

    حقيقتاً متأثر شدم...

    اعيادتون خيلي خيلي مبارك باشه. شرمنده كه زودتر نشد بيام؛ مشهد دعاگوتون بودم.

    چه گويمت که ز سوز درون چه مي بينم؟
    ز اشک پرس حکايت، که من نيم غماز..
    دوست دارم قبل از حرفام چند سطر از حرفاي دکتر رو براتون بنويسم، هر وقت اين جانوراي دوپا اذيتم ميکنن و با نفهمي و کج انديشيشون دلمو به درد ميارن با خوندن اين کلمات آروم ميشم، خدا دکتر رو رحمت کنه اگه با کتاباي دکتر آشنا نميشدم مطمئن بودم نميتونستم زندگي با اين آدما رو تحمل کنم..
    "هنگامي که مائده هاي زمين جوع تو را آرام نميتواند کرد، آبهاي نهرها و درياها عطشت را فرو نميتوانند نشاند، وقتي زندگي ديگر برايت پيامي ندارد و از پديد آوردن ضعيفترين موج شعفي در دلت عاجز مانده است، وقتي، همچون ژنده پيلي که دلش هواي تنهايي ميکند، از گله ي خويش کناره گرفتي و از انبوه شور و شوقهاي ديگران خود را به گوشه ي خلوت جنگل کشاندي و تماشاگر جهان و هر چه در آن ميگذرد شدي،
    ناگهان جهان و آنچه در آن ميگذرد دگرگونه ميشود، رنگها ديگر و طرحها ديگر و همه ي کائنات ديگر ميشوند و تو ديگر ميشوي و دردها و شوقها و آرزوهايت ديگر و حرفهايت ديگر ميشود و چهره ها همه ناشناس و تلاشها همه بيهوده و زيستن ها همه عبث و گفتگوها همه هذيان و تو ميماني و بيگانگي و آرزوي آشنايي که حرفهايت را بفهمد.
    نه ميتواني به ميان خلق فرود آيي و از آبشخور آلوده اي که بني آدم و مرغ و مور و ملخ بر گرد آن ازدحام کرده اند بنوشي، که در فهميدن و احساس کردن راه بازگشت وجود ندارد، مي توان فراتر نرفت اما نميتوان فرود آمد..
    چه رنج آور و هراس انگيز است که تنهايم، اينها همه سر در زمين فرو برده اند و در آرامش گياهي و جست و خيزهاي جانوريشان فارغ اند. کو کسي تا ببيند که چه ها ميبينم؟ بفهمد که چه ها ميکشم؟ بگويم که چه خبرها است؟
    انديشه اي که جهان را به رنگ و طرحي ديگر ميفهمد، خود را چشمه ي نهرهاي غيبي و صحراي وزشهاي غريب مي يابد، تنها و تنها در جستجوي آشنا است. خويشاوندي روح نياز روحهايي است که در اين عالم بيگانه مانده اند..
    چه شگفت انگيز است روح آدمي در آن هنگام که از ابتذال روزمرگي فراتر ميرود و در اوج ميپرد، آنجا که آدم ها و کوچه ها و اداره ها را نميبيند، رنگ ها عوض ميشوند و جريان بادها و سيماي افقها و آسمان و حتي خورشيد..
    معلم شهيد، علي شريعتي.."

    سلام رفيق، مگه ميشه آدم دوستهاشو به اين زودي از ياد ببره؟

    حالتون چطوره؟ ببخشيد دير جواب محبتتونو ميدم، آخه يه چند روزي بود

    سر نزده بودم.

    از اينكه ميبينم سلامتيد و دوباره مطلب مينويسيد خيلي خيلي خيلي خوشحالم.. راستش شما شاگردهاي خوبي و با محبتي داريد سلام منو بهشون برسونيد ..

    و ايشالا خدا آقا فرازو بيامرزه، الان با ديدن نوشتهاي مادر مهربونش و يادداشتهاي خودش بدجوري حالم گرفته شد.

    اي كاش ميتونستم گريه كنم، ولي نميدونم چرا اين اواخر اينجوري شدم، حتي ديگه چشمامم ياري نميكنه.

    خيلي وقته يه دل سير اشك نريختم، خيلي پرم رفيق، خيلي پرم، واي به روزي كه اين بغض سنگين تو گلوم بتركه، لعنتي راه نفسمو بسته، نميزاره درست نفس بكشم، دعا كن كه منم روزي ببارم.

    امشب ميخوام يه كم باهات درد دل كنم، وقت داري؟

    اين روزا خيلي دلم گرفته، از زمين و آسمون و از آدماي دور و برم خيلي ناراحتم، اخه چرا آدما با هم اينجوري رفتار ميكنن، چرا قلب همو ميشكونن، چرا همديگرو اذيت ميكنن، چرا به هم بي احترامي ميكنن؟

    همه ي اينا به فكر جمع كردن پول و ماشين و صلا و ميز و صندلي و كلك و دروغ و نامردي و هزار تا كوفت و زهر مار همين جورين..به خدا خسته شدم ديگه بريدم رفيق..

    مردم اينجا اهل مصلحت و دودوتا چهارتان اما من اينطوري نيستم

    از من ميخوان گرگ باشم و آدماي ديگرو بدرم، حتي منو به خاطر سادگي و بچگيم مسخره ميكنن.

    هنوز اين حرفشون تو گوشمه كه ميگن:(تو با اين طرز فكرت به هيچ جايي نميرسي)

    حالم از پول و پول جمع كردن به هم ميخوره..

    هنوزم تو فكر فرازم، بدجوري آشفتم كرد..منو ببخش زياد حرف زدم

    خداوند پشت و پناهتون باشه

    نماز شام غريبان چو گريه آغازم

    به مويه هاي غريبانه قصه پردازم

    به ياد يار و ديار آنچنان بگريم زار

    كه از جهان ره و رسم سفر بيندازم

    من از ديار حبيبم نه از بلاد غريب

    مهيمنا به رفيقان خود رسان بازم..

    يا حق..

    سلام دوست خوبم.

    اطلاع رساني شما منقلبم كرد.نمي دانم چه بگويم.

    به همه دوستان وبلاگ نويس تسليت مي گويم و رحمت و غفران الهي را براي اين عزيز تازه گذشته آرزو مي نمايم.خداوند به مادر داغدارش صبر عطا فرمايد.

    التماس دعا

    سلام...

    هواي دل آدما گاهي ابريه...گاهي صافه...گاهي پر ستارس...گاهي هم ..........هيچي...هيچي توش نيست!!!!...آدميه ديگه...بار هزار تفکر و احساس و ذهنيت و قضاوت و الي آخر...............

    نميدونم چرا هواي دلت ابريه شايد....اما اميدوارم زودتر صاف صاف بشه ............و خدا کنه که همه اينا در جهت رشدت باشه....

    ممنون که سر ميزني و ممنون که خبرم کردي براي فراز ميگم.

    با سلام و درود

    ممنون از اينكه سر زديد.در داستان ما آناند عارفي است عاشق و سلحشور.ميترائي الهه اي است اسماني . و كارما و سيتا از شاگردان و دوست آناند مي باشند .پاينده باشيد .

    وااااي... قلبم داره مي تركه...

    سلام

    چطوري سيمرغ جون

    وبلاگه قشنگي داري

    منم براي دوست ناشناست فاتحه خوندم

    واقعا خيلي سخته باور همچين كاري

    اميدوارمروحش شاد باشه

    من برم ديگه

    آرزومند آرزوهات محمد - اهواز

    كار ما همين سوختن و ساختن است خوش به حال انها كه رفتند

    سلام

    من همون روز كه اومدم تو وبلاگتون رفتم به ادرس اين فراز سفر كرده حالم هم خيلي گرفته شد وقتي ناراحت باشم نمي تونم حرفي بزنم و برعكس شما به زور اپ مي كنم اين هفته هم از اون هفته هايي بود كه به زور اپ كردم خدا روحش رو شاد كنه

    چقدر سخته زنده اي، ولي زنده بودنت از صد بار مردن بدتر باشه...

    چقدر سخته وقتي درد داري، نميتوني به كسي بگي...

    چقدر سخته تو گلوت يه دنيا فرياد باشه، ولي رو لبات مهر هميشگي سكوت باشه...

    ممنون دوست عزيز، با اين دست دلگرمي ها به ادامه وبلاگ نويسي دلگرم مي شم.

    سلام سيمرغ جان

    تسليت ميگم به هركسي كه فرازو ميشناخت

    سلام.

    متأثرم....

    دلگيرم............

    همين!

    زندگي چيست ؟!؟؟

    اگر خنده است چرا گريه ميكنيم ؟ اگر گريه است چرا خنده ميكنيم ؟ اگر مرگ است چرا زندگي مي كنيم ؟ اگر زندگي است چرا مي ميريم ؟ اگه عشق است چرا به آن نمي رسيم ؟ اگه عشق نيست چرا عاشقيم؟!

    روزي که تو آمدي به دنيا عُريان

    مردم همه خندان و تو بودي گريان

    کاري بکن اي دوست که وقت مُردن

    مردم همه گريان و تو باشي خندان...

    خوش به سعادت فراز..........

    واي به احوالات ما......

     <      1   2   3   4   5    >>    >