و اما اين بار آمدم تا پاسخ حضور صميمانه و سوالت رو بدم
در مورد فراز ، اين نخستين بار نبود كه با چنين مسائل و پيشامدهايي روبرو مي شديم ... اما ما ايراني ها اينقدر احساساتي و مهربان هستيم كه با بارها ديدن و مواجه شدن هم باز احساساتمون تحريك مي شه ... و منكه به شدت در چنين مواردي تحريك مي شم و اگر باز هم ببينم و بخونم به شدت اوليه اشكبار خواهم شد .....
اعتراض دوست او رو اصلا منطقي نمي دونم اين افراد گاهي در مراسم ها هم هستند كه مقابل اشك ريختن ديگران مي ايستند و فرمان سكوت مي دن من اصلا موافق نيستم ... اولا مادر فرزاد منتظر رويت اين كامنت ها نيست و خود به خود در فراق او دلگير و ماتم زده هست ... ضمنا فكر نمي كنم تو اين شرايط روحي مادر او حال نشستن مقابل مانيتور رو داشته باشه ... بعد هم گويا محسن پسر خاله ي او مسئوليت بلاگ رو داره ... بعد هم دوستان چيز مهمي ننوشتند كه جريحه دار بشه ... نه ، اصلا توجه نكن تو هدفت انساندوستانه بود و كار خوبي هم كردي ممنونم دوست من