آي خدا دلگيرم ازت، آي زندگي سيرم ازتآي زندگي مي ميرم و عمرمو مي گيرم ازت
اين غصه هاي لعنتي از خنده دورم مي کنناين نفساي بي هدف زنده به گورم مي کنن
چه لحظه هاي خوبيه، ثانيه هاي آخرهفرشته ي مُردن من، منو از اينجا مي بره
چه اعتراف تلخيه، انگار رسيدم ته خطفقط خلاصي از همه ست، آي دنيا بيزارم ازت
شريک ضجه هاي من، بگو که گوشِت با منهببين که زخماي تنم، شاهد حرفاي منه
آي خدا دلگيرم ولي، احساس غم نمي کنمچون با توام، پيش کسي سرم رو خم نمي کنم...