نفس برآمد و کام از تو بر نمي آيدفغان که بخت من از خواب در نمي آيدز بس که شد دل حافظ رميده از همه کسکنون ز حلقه زلفت بدر نمي آيد
سلام ديگه به ما سر نميزني سراغي ازما نمي گيري بعد از ماهها طلسم سكوت رو شكستم
منتظر حضور هميشگي و پرمهرت هستم