![](http://www.Parsiblog.com/PhotoAlbum/avayghoghnos/Thumb_47524.jpg)
باسلام به شما دوست محترم و بزرگوار
حضور شما در وبلاگ من هميشه گرم و پر بار هست .
كاش همه مثل شما عميق مي شدند.
رسم ادب اين كه اول به سوالات شما در مورد مطلب هاي وبم توضيحي بدم:
اول اين كه در مورد واژه عجم : تغييرات اون رو بايد از كارشناسان زبان عربي و فارسي پرسيد .... من همين بحث رو با كسي كه به عربي مسلط بود كردم با توجه به اين كه واژه عجم رو در آيه 198 شعرا ديده بودمن خيلي ذهنم درگير بود . اما ايشون با آوردن دلايل بسيار از جمله از كتاب مفردات و هم چنين آيه 44 صحف و دلايل و منابع معتبر ديگري كه آوردن به اين نتيجه رسيديم كه منظور از عجم ، غير عرب هاست.
اون در قرآن و روايات ( كه از پيامبر هم حديثي ديدم كه واژه عجم براي ما فارس زبان ها به كار رفته بود) هست...
اما آوردن عجم كه اصل معناي ادبي اش گنگ و لال تعبير ميشه و ديگه قرآن و روايت كه نيست ... توي شعر ما با صنايع ادبي روبرو هستيم نه صنايع بي ادبي ....پس تعبير نويسنده مقاله از نظر من كاملا درسته (راستي جالبه كه بدونيد ايرانيان باستان وقتي ديدن عرب ها به اونها ميگن عجم ايراني ها هم برداشتن گفتن اين به اون در شما هم تازي (:يعني .سگ) با عرض پوزش ... پس لابد منظور اعراب جاهلي همون گنگ و لال بوده اما اين از پيامبر و پيروانش جداست. بازم جاي بحث زياد پيچيده تر از اين حرف هاست
پست قبلي هم كه درباره پروفسور حسابي بود ... راستش من اين مطلب رو توي يكي از هفته نامه هاي شهرمون خوندم و گفتم چه خوبه تو وبم بذارم بعد چند وبلاگ ديدم كه داشتن همون كه مفصل تر بود گذاشتم ... اما متاسفانه مطلب رو نخوندم به همون هفته نامه اكتفا كردم. اگر يه سرچ كنيد پيدا ميكنيد.
واما در مورد مطلب شما شعر هاي قشنگي بود ...