• وبلاگ : غريب آشنا
  • يادداشت : مي شناسيم؟
  • نظرات : 29 خصوصي ، 28 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    آقا اجازه! خسته ام از اين همه فريب،
    از هاي و هوي مردم اين شهر نا نجيب.

    آقا اجازه! پنجره ها سنگ گشته اند،
    ديوارهاي سنگي از کوچه بي نصيب.

    آقا اجازه! باز به من طعنه مي زنند
    عاشق نديده هاي پر از نفرت رقيب.

    «شيرين»ي وجود مرا «تلخ» مي کنند
    «فرهاد»هاي کينه پرست پر از فريب!

    آقا اجازه! «گندم» و «حوا» بهانه بود،
    «آدم» نمي شويم! بيا: ماجراي «سيب»!

    باشد! سکوت مي کنم اما خودت ببين..!
    آقا اجازه! منتظرند اينهمه غريب....

    آقا اجازه! اين دو سه خط را خودت بخوان!
    قبل از هجوم سرزنش و حرف ديگران

    آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان
    ديگر نمي دهد به دلم روي خوش نشان!

    قصدم گلايه نيست، اجازه! نه به خدا!
    اصلا به اين نوشته بگوييد «داستان»

    من خسته ام از آتش و از خاک، از زمين
    از احتمال فاجعه، از آخرالزمان!

    آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کوير
    باران بيار و باز بباران از آسمان

    - اهل بهشت يا که جهنم؟ خودت بگو!
    - آقا اجازه! ما که نه در اين و نه در آن!

    «يک پاي در جهنم و يک پاي در بهشت»
    يا زير دستهاي نجيب تو در امان!

    آقا اجازه!...................!

    باشد! صبور مي شوم اما تو لااقل
    دستي براي من بده از دورها تکان . . .

    + منتظر 
    سلام داداش خوبم معلومه مثه خودم خيلي خيلي احساساتي هستي من الان چند وقته خيلي خيلي احساس تنهايي ميكنم و هيچ راه گريزي واسه اون پيدا نميكنم نه اينكه واقعا تنها باشمو اما اين حس مثل خوره به جونم افتادونفسمو بريده شايد واسه اينكه به محالي فك كردم كه سهم من نبود وتا ابدم منتظر بمونم اون اومدني نيس چكار ميشه كرد دنياس ديگه اينم از رسمو رسوم عجيب غريبش واست دعا ميكنم تا روحت دوباره آروم شه توام دعام كن تاشايد...!با اينكه خيلي بعيده!... وتوكل كن به خدا اون خودش همه چي رو روبه راه روبرا ميكنه من يقين دارم خودتو بسپور به خدا اون بزرگ خودش همه چي رو راس وريس ميكنه بچه ها تو رو خدا هركي به اين وب آمد منو از دعا محروم نكنه كه اساسي محتاجم منم دعاتون ميكنم راسي من اتفاقي آمدم تو اين وب! وب جالبي داري! داداش ايشالا كه اين دفعه آمدم حالت اساسي خوب باشه به اميد خدا !پس توكل كن. اين يه راه خوبو تضمين شدس تا بعد باي...


    اگر الان دلت با شهرت غريبي مي کنه خيلي وقته که دل من از درويي و دروغگويي مردم شرم شکسته و اين قلب هميشه تنها هيچ وقت احساس شادي و تعلقش به اين شهر دوباره حس نمي کنه ...

    نمي دوني که چقدر سخته که حتي پيش پدرومادرتم احساس غربت خفه ات کنه هر بار به خودت بگي بيخيال بالاخره يه روز پيدا مي شه کسي همرنگت باش و دلش واسه تو ذهنش واسه تو زندگي کنه شايد يه روز بياد روزي که احساس کني يکي داري که تو واسش مهم تر از خودش باشي... وقتي که همه واست مهم تر از خودتن يه حداقلي بت مي گه بابا حداقل مي فهمه که چقدر واسش مايه مي ذاري حتي مهم تر از خودت حساب مي شه ، واس کمک بهش از همه چيزت مايه مي ذاري تو مني توکارت نيس

    اما چه سود که هر روز مي گذره و هيچ روزي پيدا نميش اوني مه بفهمه نفساش به نفست بند...

    وقتي حتي از تنها رفيقتم نارو ميبيني کسي که بش گفتي و مي دنه تنها کسي که داري ديگه چ سود انتظار پايان رسيدن تنهايي...

    خوبم ياد گرفتم تنها و با دستي تهي بي خيال از روزگار رام نشدني لحظاتم سپري کنم هنوز زنده به نفس هامم و هنوزم دغدغه م کمک به اطرافيانم گرچه هيچ کس دوستم نيس ولي واسشون مرام مي ذارم به خودم که هميشه تا اخر عمر انگار بايد پلاک "بيکار است" با خودم يدک بکشم .تو چطوري دوست من؟

    خلاصه اين که: تو در اين اوطان، غريبي اي پسر
    يه پست درباره وطن نوشته بودم... شايد دلتنگي ت ريشه در آن جا دارد:
    http://rezvanesabz.persianblog.ir/post/347
    سلام عزيز! ان شاء الله که ايام به کام!
    مرا پرسي که چوني؟ بين که چونم
    خرابم بي خودم مست جنونم
    ...
    يکي قطره که هم قطره است و دريا
    من اين اشکال ها را آزمونم
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ديگه اين که: داداش مصطفام آهنگ وبلاگتونو خيلي دوست داره!
    + ... 
    حرفهات براي من چيزهاي ديگه رو نشون ميده...از بس چاخان شنيدم و ديدم آدمها دم از وطن پرستي ميزنن اما اگه بتونن برن توي يه چشم بهم زدن ساکشونو بستن اين حرفها جک شده و مسخرگي...
    + ليلا 

    خداوندا کفر نميگويم پريشانم،چه ميخواهي تو از جانم؟؟
    مرا بي آن که خود خواهم اسير زندگي کردي..!!
    خداوندا تو مسئولي......
    خداوندا تو ميداني که انسان بودن و ماندن در اين دنيا چه دشوار است،
    چه زجري ميکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است...
    خداوندا تو تنهايي و من تنها
    تو يکتايي و بي همتا...
    وليکن من نه يکتايم نه بي همتا،
    فقط تنهاي تنهايم.....


    + ليلا 

    خداوندا کفر نميگويم پريشانم،چه ميخواهي تو از جانم؟؟
    مرا بي آن که خود خواهم اسير زندگي کردي..!!
    خداوندا تو مسئولي......
    خداوندا تو ميداني که انسان بودن و ماندن در اين دنيا چه دشوار است،
    چه زجري ميکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است...
    خداوندا تو تنهايي و من تنها
    تو يکتايي و بي همتا...
    وليکن من نه يکتايم نه بي همتا،
    فقط تنهاي تنهايم.....



    + دل شكسته 
    دلم گرفته خدايااااااااااااااااااا هواي گريه دارم
    حالا زوده واسه غريبي كردن شهر با تو شايد سرچشمه اين حس از جاييه كه تو خيال مي كردي قر اره در شهر نباشي براي هميشه و يا وقتي از شهر مي ياي بيرون برگشتي در كار نيست و اين حس غريبي خودته كه به شهر منتقل مي كني
    به نظرم غريبي رو توو خودت بكش اونو گردن شهر ننداز
    شهر هيچ وقت پسرك كوچه پس كوچه ها شو فراموش نميكنه و اونو پس نميزنه
    جالبه برام اين حست

    درد دل آشنايي بود. براي من هم که از زادگاهم کيلومترها دور شدم خيلي شيرينه يادآوري گوشه گوشه ي خوزستانم.

    اين روزها شادم که در تکاپوي رفتن به ولايت خودمم. البته فقط محض سر زدن و برگشتن...


    جنوب زود از آدم دلگير ميشه. اينطوري خلق شده ديگه ...
    سلام
    خوسحالم که دو باره اومدم اينجا.... کم سعادتي ما بودديگه .... ولي ايناز خوش شانسي منه که درست توي روز تولد من آپ کردين خوزستان مادر ماست.... هميشه هم مي مونه.... مادر هميشه عاشق فرزندشه .... حتي اگر فرزندش اينو احساس نکنه.... مطمئن باش وقتي پاتو ا اين خونه بيرون مي ذاري چشمهاي نگران مادرمون خوستان و کارون به بدرقت روانه ميشن
    پاسخ

    سلام همشهري عزيز. خيلي وقته خبري ازت نداشتم. تولدت مبارك.
       1   2      >