دو رو برت را که نگاه کني پر از غريب هاي آشنا است فقط تو غريب نيستي غربت با سرنوشت آدمي عجين شده است بر سر در خانه ات بنويس يک غريب آشنا نه غريب آشنايکي از اين همه غريب آشناراستي چه غربت شيريني ؟