• وبلاگ : غريب آشنا
  • يادداشت : باش
  • نظرات : 8 خصوصي ، 19 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    سلام

    [لبخند]سلام و روزگارتان پر از خير و برکت و شادي[گل]
    ممنون از لطف و همراهي شما دوست عزيز[گل]
    ولادت با سعادت امام حسين (ع) بر شما و تمام شيعيان واقعي آن حضرت فرخنده و مبارک باد[گل]

    ..........................................

    در مورد شعر مادر نمي دونم چي بايد بگم .... چون نمي دونم موضوع چي بوده

    سلام

    چرا غمگين ؟

    چرا ناراحت

    سلام گرمتون نيست تو هواي جنوب بفرمايين شربت خيلي آسون مي تونيد خودتون درستش كنيد
    سلام داداش.ممنونم كه بهم سر زده بودي و شرمنده ام كه دير خدمت رسيدم.منو ببخش.منم بروزم خواستي يه افتخار بده

    دست هاي مادر<\/h2>

    ظهرهاي تابستان خورشيد زمين را مي بلعيد . در کوره هاي داغ تنهايي بعد ازظهرها

    قصه مي خوانديم و مادر مي خواست ما را بخواباند . بعد از ظهرهاي تابستان وقت ِ

    سکوت بود و خلوص . هميشه خلوت بود. آنقدر خلوتم داغ بود که هيچ کس به درونش

    نمي آمد . ديگران در خواب هاي خود رنگين کمان مي ديدند و من با خورشيد حرف مي

    زدم. آسمان را پايين مي آوردم و زمين بالا مي رفت . بين آسمان و زمين من بودم . فقط

    و فقط من . دستم را به سوي خورشيد دراز مي کردم ، داغ نبود ولي پرحرارت بود مثل

    من . خورشيد بوسه اي از گونه ام مي ربود و دست نوازشي بر سرم مي کشيد . در

    آغوشش به خواب مي رفتم ، ولي نمي دانم چرا وقتي چشمانم را مي گشودم دست هاي ِ

    مادر در دستم بود ؟!!

    بودن ...

    ارادتمند استاد

    سلام . نام و قالب وبتان بسيار متمايز و زيباست ... دستنوشته هايتان هم دلنشين و پر محتواست ...

    با اين وجود اميدوارم شاهد رشد روزافزونتان باشم ...

    در پناه او ...

    سلام سيمرغ عزيز خوبي خوش مي گذره بابا كم پيدايي راسي ديگه منتظرتم

    با ترانه هام بروزم حتما سر بزن مرسي

    سلام سيمرغ

    نمي دانم چرا ژيام ها به بخش خصوصي ميره

    تلخ و شيرين باش شادي و اندوه عشق را مي مانست

    من خود اصطلاحات زيادي را وارد ربان فارسي كرده ام و به اين كار عشق مي ورزم ، بنفشابي = بنفش + آبي ، را اولين بار بود كه ديدم

    لطفاً برايم بنويسيد آيا از آن ِ شماست يا از جايي بر گرفته ايد

    با تشكر

    ليثي حبيبي

    پاسخ

    سلام. نه. من فقط يکبار شعر گفتم... قريحه شاعري من کوره مدتهاست...من اينو جايي ديدم .. و متاسفانه نميدونم شاعرش کيه...اما خيلي بدلم نشست.

    سلام دوست خوبم

    خوبيد

    باديدارتان خوشحالم كرديد

    پستهاي جالب وباحساسي نوشته ايد

    موفقيت وشادماني را برايتان ارزومندم

    راستي گفتي چرا مشق شبمون رو روز مي نويسيم نه اينطور نيست من كه هميشه شبها مي نويسنم

    salam

    up kardam

    bia montazeram

    + يكدلي 

    سلام عليكم

    امدم همانطوري كه قبلا آمده بودم ولي دستم به كامنت رفتن نمي رفت لطفا زياد اصرار نفرماييد

    + مريم 

    دلم گرفته آسمون، نمي تونم گريه کنم

    شکنجه مي شم از خودم، نمي تونم شکوه کنم

    انگاري کوه غصه ها، رو سينه من اومده

    آخ داره باورم مي شه، خنده به مانيومده

    دلم گرفته آسمون، از خودتم خسته ترم

    تو روزگار بي کسي، يه عمره که دربدرم

    حتي صداي نفسم، مي گه که توي قفسم

    من واسه آتيش زدن، يه کوله بار شب بسم

    دلم گرفته آسمون، يه کم من و حوصله کن

    نگو که از اين روزگار، يه خورده کمتر گله کن

    من و به بازي مي گيرن، عقربه هاي ساعت هم

    برگه تقويم مي کنه، لحظه به لحظه لعنتم

    آهاي زمين، يه لحظه تو نفس نزن

    نچرخ تا آروم بگيره، يه آدم شکسته تن

    آهاي زمين، يه لحظه تو نفس نزن

    نچرخ تا آروم بگيره، يه آدم شکسته تن

       1   2      >