غریب آشنا ( یکشنبه 87/10/22 :: ساعت 1:28 عصر)
تو شبای بی ستاره ماه عاشق تک و تنهاست مثه یه شاعر تنها،تو شب بلند یلداست تو شبای بی ستاره،روح دریا بی قراره پرموج و التهابه، همیشه چشم انتظاره چه بزرگه غم شهری که شب اون بی ستاره س شهر شب در انتظار یه تولد دوباره س شهر شب در انتظار یه ضیافت قشنگه این زمین عاشق نور و لحظه های رنگارنگه اسمون می بینه شبها که دیگه پایون نداره گریه های گل شب بو واسه دوری ستاره گل شب بو، نمی دونه که ستاره مون کجا رفت اخه از شهر ما، اون غریب و بی صدا رفت
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||