سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غریب آشنا
  • غریب آشنا ( شنبه 89/10/18 :: ساعت 10:45 صبح)

    روی آن شیشه تبدار تو را "ها" کردم
    اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
    شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد
    شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
    عرقی سرد به پیشانی آن شیشه نشست
    تا به امید ورود تو دهان وا کردم
    با سر انگشت کشیدم به دلش عکس تو را
    عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم



  • کلمات کلیدی :


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دعا میخوام
    کربلا
    ارگ بم
    سمتی که آسمان و زمین می خورد به هم
    رفتم و شد
    دعا
    به یاد دو استاد مهر
    سنگ
    یه حرفایی همیشه هس
    دعای تحویل سال به زبان پارسی
    آه ها...
    تن بی سر
    بال های کودکی
    پنج سال
    اصلا دلم تنگ نشده
    [همه عناوین(109)][عناوین آرشیوشده]