سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غریب آشنا
  • غریب آشنا ( سه شنبه 87/7/2 :: ساعت 10:38 صبح)

    دیگر اکنون خلوت " آئینه " را گم کرده ام        خویش را در اجتماع سنگها گم کرده ام
    ازدحام کینه و قهر و نفاق و دشمنی ست        من میان این تراکم عشق را گم کرده ام
    لای شب بوها خدایم پیش از این نزدیک بود       اینک او را لای این سجاده ها گم کرده ام
    من میان لحظه های تلخ و بی فرجام عمر          آرزوهای لطیفم را خدا!!!!! گم کرده ام
    جستجوی من در اینجا دیگر از بیهودگیست       خویش را حتی نمی دانم کجا گم کرده ام
    پشت پرچین دعایم آشنایی خانه داشت           آشنایم را در این ماتم سرا گم کرده ام
    یک نفر از جمعتان باید بگوید او کجاست           آخر آن گمگشته را بین شما گم کرده ام
    شعر از ؟

    * اگه امشب آخرین قدر زندگیمون باشه چی...؟؟



  • کلمات کلیدی :


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دعا میخوام
    کربلا
    ارگ بم
    سمتی که آسمان و زمین می خورد به هم
    رفتم و شد
    دعا
    به یاد دو استاد مهر
    سنگ
    یه حرفایی همیشه هس
    دعای تحویل سال به زبان پارسی
    آه ها...
    تن بی سر
    بال های کودکی
    پنج سال
    اصلا دلم تنگ نشده
    [همه عناوین(109)][عناوین آرشیوشده]