غریب آشنا ( چهارشنبه 87/1/7 :: ساعت 10:44 صبح)
به ذهن راکد تکرار ناگهان بدهید به کام دشنه و تابوت طعم جان بدهید چقدر گمشده ام من در ازدحام شما قسم به آیینه من را به من نشان بدهید نه! آب رفع عطش را نمی کند از من به جای تکه نان لطفاً آسمان بدهید و وقت می گذرد زود دار زنید به قدر صحبت آخر ولی امان بدهید : منم! من این به گل آلود ِ روح ِ زخمیتان اگرچه جرأتتان نیست سر تکان بدهید از : ابوالفضل توکلی شاندیز |
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||