سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غریب آشنا
  • غریب آشنا ( یکشنبه 89/3/23 :: ساعت 3:5 عصر)

    *میخوام همیشه غریب آشنا باشم .
    http://simorgh01.blogfa.com

    روزایی که داشتم برا امتحان میخوندم ، لابلای خوندن گاهی "روز آزمون"م میومد جلو چشمم ... ولی فقط یه "تصویر" بود: دووووووووووور !! انقدر دور که انگار هرگز نخواهد اومد . اون ته ته دلم یقین داشتم که می رسه ، ولی نه به این زودی! حتی گذشت روزا هم نتونست این تصویرو اصلاح کنه : قطعا می رسید اما نه حالا حالاها ... .
    صبح آزمون که جزوه هامو بیرون در گذاشتم و رفتم تو برام تداعی شد که وقت رفتن "هیچی" باهام نمی برم...
    و وقتی امتحان داشت تموم می شد ، هنوز تو ذهنم اومدن روز امتحان "قطعی" بود ، ولی نه حالا حالاها....



  • کلمات کلیدی :


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دعا میخوام
    کربلا
    ارگ بم
    سمتی که آسمان و زمین می خورد به هم
    رفتم و شد
    دعا
    به یاد دو استاد مهر
    سنگ
    یه حرفایی همیشه هس
    دعای تحویل سال به زبان پارسی
    آه ها...
    تن بی سر
    بال های کودکی
    پنج سال
    اصلا دلم تنگ نشده
    [همه عناوین(109)][عناوین آرشیوشده]